بازی Devil May Cry یکی از پیشرفتهای عجیب در دنیای بازیهای زامبی است. این عنوان زندگی خود را به عنوان یک عنوان Resident Evil آغاز کرد، اما به یک بازی شبه مبارزه ای کامل با ترکیبی از حملات هوایی پر زرق و برق تبدیل شد و با این حال تنظیمات ترسناک را حفظ کرد و زوایای دوربین را ثابت کرد.بازی SOULSTICE ورودیهای اخیر در جهانهای کاملاً سه بعدی اتفاق میافتند و عنصر ترسناک را کم اهمیت می داند. اما اگر اینطور نبود چه میشد؟بازی Scrappy DMC-like Soulstice اینجاست تا به این سوال پاسخ دهد.
جایی که Devil May Cry در طول سالها تبدیل به بازی معمولی و تکراری شده است، Soulstice ، کسلکننده و غرق در فضایی تلخ و قرون وسطایی است. از نظر زیبایی شناختی (اگرچه مطمئناً طراحی جهانی نیست) به یک Dark Souls نه چندان شاد شباهت دارد، بدون حتی نگاه گذرا یک شوالیه پیازی، یا یک خورشید مهتابی برای ارائه لحظاتی از گرما و زیبایی در بازی. آنچه در بازی باقی مانده است یک سکونتگاه ویران است، شهر سر به فلک کشیده ایلدن، مملو از شهروندان متحول شده و هیولاهای بزرگ. شما باید با بازی در نقش Briar the Ashen Knight و خواهر Lute، باید وارد شهر شوید و برای نجات جهان، شکاف را ببندید.
داستان بازی Soulstice در مکانی ناخوشایند می باشد و لحظاتی از ملودرام را بر فراز طرحی نازک و ساده میپاشد که هرگز فراتر از شهر یا تعداد انگشت شماری از بازیگران نمیرسد. از ما خواسته میشود که به خواهران اهمیت دهیم، اما هر دو از کهن الگوهای غیر جالبی گرفته شدهاند، جنگجوی رانده، با چهره و خواهر کوچک معصوم خود، و هیچ یک از عناصر شخصیتی فراتر از آن را به نمایش نمی گذارند. این بازی با تبادل نظرهای کوچکی همراه است که در تئوری باید چیزی در مورد آنها به ما بگوید، اما آنها به ندرت بیشتر از اظهارات پیش پا افتاده هستند، “کاش کشتار به پایان می رسید، و بدتر از آن، آنها بی انتها مانند شما تکرار می شوند.
فصلها با صحنههایی بسته شروع می شود که کاراکترها را به مکانهای جدید منتقل میکنند، اما در این فرآیند بسیار کم کاری میکنند. در مورد نمایش و توسعه شخصیت صرفه جویی وجود دارد، و به وضوح کمبود وجود دارد.
آنالیز بازی
در عوض، داستان در این محیط فانتزی تاریک و آخرالزمانی در جایگاهی عقبتر از اکشن و فضا قرار میگیرد. این یک حالت ضخیم است که توسط یک منظره صوتی طاقت فرسا ایجاد می شود که فقط در طول نبردهای سریع از بین می رود، و یک پالت رنگی غیراشباع که خواندن جهان را در یک نگاه دشوار می کند. من مجبور شدم چندین بار به صفحه نمایشم نگاه کنم تا چیدمان یک صحنه را مشخص کنم، تا لبه یک سکو را قبل از اینکه از انتهای آن بیفتم ببینم. افزایش روشنایی کمی کمک می کند، اما هنوز تنوع کافی در طرح رنگ وجود ندارد – عمدتاً سایه های سیاه و آبی و سبز است – تا محیط ها بلافاصله خوانا شوند.
مانند Devil May Cry، مراحل در Soulstice بین دو مرحله جهش می کنند. مرحله اکتشاف وجود دارد، جایی که Briar از محیط های خطی عبور می کند (با گاه به گاه افزایش قدرت یا ذخیره ارز در یک مسیر بن بست مخفی می شود)، و نبردهای شکست بزرگ وجود دارد، زیرا موجودات از پورتال ها بیرون می جهند تا به شما حمله کنند. . موانع جادویی، عرصههای جنگی بسته ایجاد میکنند، و وقتی هر دشمنی را اعزام میکنید، از نظر عملکرد خود درجهبندی میشوید.
در حالی که انیمیشن کمی ضعیف است و دشمنان به اندازه DMC یا Bayonetta عجیب نیستند، مبارزه در Soulstice لذتبخش است، با بازخوردهای ارزشمندی که در مورد ضربات سلاح و هیولاهایی که در بمبهای گوشتی و پولی پر زرق و برق منفجر میشوند. تاکید کمتری بر روی نبردهای دوربرد وجود دارد و مقدار زیادی روی همراه ارواح شما که می تواند حملات دشمن را با فشار دادن یک دکمه قطع کند، قرار می گیرد.
همانطور که به عنوان شخصیت Briar در حال کتک زدن و طفره رفتن هستید، موجودات را با شعبده بازی درست میکنید و سعی میکنید ترکیبهای را به خاطر بسپارید، اغلب یک فرمان دکمه روی دشمنان ظاهر میشود. زمان بندی را درست انجام دهید و یار کمکی شما یعنی لوت مداخله میکند، یک تیر را دفع میکند یا یک اسلحه را به عقب می برد یا دشمن را در جای خود منجمد میکند. این پناهگاه آرکام کمی است که به شما امکان میدهد چندین دشمن را به طور همزمان بدون نگرانی در مورد حمله از هر طرف به مقابله بپردازید.
زمان بندیها سخاوتمندانه هستند، اما مبارزه همچنان چالش برانگیز است، زیرا لوت نمیتواند همه چیز را به یکباره دفع کند. نبردها در مقیاس و پیچیدگی افزایش مییابند، هیولاهایی را معرفی میکنند که تا زمانی که میدان انرژی مناسب را فعال نکنید، آسیبناپذیر هستند، شوالیههایی با زرههایی که ابتدا باید از بین بروند، و wraithهایی که موجودات را در اختیار دارند و تهدید به احیای آنها میکنند. به این ترتیب، پیگیری همه اعلانهای دکمههای Lute میتواند دشوار باشد، و به یاد داشته باشید که یک دشمن منجمد در نهایت آب میشود. زدن همه دکمه ها برای مبارزه تقریباً قابل انجام است، با کمک اقلام بهداشتی مصرفی (و محدود) که میتوانید آنها را بخرید یا در دنیا ترشح کنید، اما در هیچ نقطهای نمیتوانید به طور کامل در طول نبرد خاموش کنید.
درست زمانی که میدان های انرژی را در اختیار دارید، رنگ قرمز را روشن کنید تا بتوانید به هیولاهای قرمز رنگ آسیب برسانید، و آبی را تا بتوانید ارواح را کوبید – ناگهان باید با مینها نیز مبارزه کنید. هنگامی که قرمز را روشن می کنید، اینها شعله ور می شوند و اگر آن را برای مدت طولانی روشن نگه دارید، منفجر می شوند. گاهی اوقات، مبارزه در Soulstice بیش از حد نیاز دارد.
با این حال، زنده ماندن در یک نبرد خسته کننده و دیدن نشان پلاتینیوم در انتهای بازی خوب، طلایی احساس خوبی دارد.خوب، یک نقره; بله، یک برنز با انباشته شدن سیستمها در Soulstice، از حرکت فوقالعاده یونیتی تا حالت موقت ویرانگر Rapture State، این نتیجه شوم برای من رایج تر شد. این قدرتهای پیشرفته عملاً بعداً در بازی ضروری میشوند، اما در آموزش آنها کار ضعیفی انجام میدهند. پاپ آپ های آموزشی فاقد جزئیات هستند و درختان مهارت پر از ارتقاهای گیج کننده هستند.
برای طولانی ترین زمان، هیچ ایده زمینی نداشتم که چگونه حرکات یونیتی را انجام دهم. معلوم شد که آنها در واقع تمام کننده هستند. شما ابتدا باید Unity meter را بسازید (با مخلوط کردن حملات Briar و Lute، بدون ضربه خوردن)، قبل از اجرای برخی حرکات خاص ، تمام کننده ها سپس ادامه خواهند داد. اما اصلاً مشخص نیست، و من فقط با بررسی منوی راهنما و درختان مهارت لوت متوجه شدم. از آنجایی که این گزینهها بهطور گیج کنندهای مملو از گزینهها هستند، من از درختچه ای واقعی Briar سپاسگزارم که فقط فهرستی از ترکیبها و پیشرفتهای سلاح است. گاهی اوقات کمتر، بیشتر است.
محدوده شهر
خارج از نبرد، این یک بازی بسیار ساده است. مسیرهای پر پیچ و خم را در میان شهر کم نور و بی رنگ دنبال میکنید، گاهی اوقات از کوچهها پایین میروید تا کریستالها را برای پول خرد کنید، یا گاه به گاه تکههای ارتقا را انتخاب کنید. میدانهای انرژی چند منظوره لوت همچنین به Briar اجازه میدهد تلهها را دور بزند، دروازههای کریستالی را از بین ببرد و بر روی سکوهای شبح وار بپرد اما هیچ کدام آن طور که انتظار دارید کار نمیکند. این در درجه اول تقصیر دوربین است که بازگشتی به روزهای اولیه بازی Devil May Cry است. زمانی که در جنگ نیستید، زوایای دوربین ثابتی وجود دارد که واقعاً شهر را به روشهای فوقالعادهای قاب میکند، اما انجام بازی را دشوار میکند.